فصل خوب کودکی

لبخند زندگی

پارت اول   از وقتی پرنیان 6 ماهه بود تو فکر کار کردن و اموزش غیر مستقیم و خلاقانه با دخترم بودم چندین ماهه که تو واتس.اپ گروه خلاقیت داریم به همراه خواهرم و برنامه و به قولی آموزش برای مامان های مشتاق داریم. و در این زمینه اطلاعات زیادی بدست آوردیم.   پارت دوم چند ماهی میشد که دنبال کار بودم ولی نه به طور جدی و نه هر کاری دوست داشتم یه کار نیمه وقت با شرایط خوب و نزدیک خونه ، حداقل تو منطقه ایی که زندگی میکنیم باشه. هر روز آگهی دیوار رو چک میکردم و فقط آگهی های منطقه خودمون رو میخوندم   پارت سوم 15 مرداد که از شمال برگشتم ،بلاخره کلاس زبان ثبت نام کردم یکی از جلسات راجع به شغل&nbs...
7 مهر 1394

روند دو زبانگی

http://www.aparat.com/v/IWYfh قسمت کوتاهی از انگلیسی حرف زدن پرنیان در آپارات ، از طرف سایت مادران امروز   
29 مرداد 1394

دوست با مرامم آرزوست

همین لحظه که در اتاقم در خانه پدری محبوس شده ام می نویسم وقتی خواب بودم مهمان آمد ، نمیدانم چند ساعت یا جند دقیقه شده ، ولی حالا که بیدار شده ام و نیاز مبرم به دستشویی رفتن دارم نمیخواهم با قیافه ی بسیار خواب آلود در این ساعت بیربط به خواب شبانه روز عرض ادب کنم به مهمنان  حدودا هفت سال است که برادرم از ایران به سرزمین آرزوها - امریکا - رفته  عین این هفت سال را دوست بامرام  کرمانشاهیش ، به خانه ی پدری ما آمده به مادرم میگوید شما را که میبینم مقداری از دلتنگیم برای مهدی کم میشود ، منظورش به شباهتشان است  حسودیم میشود ، یک حسودیه دلچسب و خوووووب  کاش من هم یک دوست تا این حد بامرام داشتم ، که حتی با ...
28 تير 1394

پیراهن مامان دوز

دوباره شروع کردم به دوختن لباس برای خودم، بعد چند روز که 6.7 تیکه لباس برا خودم دوختم صداش دراومد چقد برا خودت میدوزی یه چیزی بر منم بدوز نتیجه این شد ...
11 تير 1394

اولین تجربه رفتن به سینما

پنج شنبه ی هفته ی قبل قصد داشتیم پرنیان رو بزاریم پیش خاله مرضیه ی مهربون و من و همسر جان بریم سینما ، اما طی یک حرکت انتحاری! زنگ زدیم به مرضیه جان و گفتیم 6 تایی باهم بریم ، این تصمیم عملی شد و نتیجه به شدت رضایت بخش بود فیلم نهنگ عنبر با بازی خوب رضا عظاران ...
11 تير 1394

خواب و بیداری

  ساعت 5.50 دقیقه صبح ، میرم تو هال . همسرم رو مبل لم داده و مسواک میزنه  میرم پیشش روی مبل لم میدم ، با یه دست مسواک میزنه و با یه دست موهای منو نوازش میکنه   میره سرکار ،درو میبندم بعد از مدت ها نماز می خونم ، و به خاطر همسر خوب و دختر سالمم خدارو شکر میکنم یه سر به لوبیاهای تو گلدون میزنم  یه سر هم به زیبای خفته در اتاقش دوباره می افتم رو تخت ،آهنگ آبرازمه از خولیو ایگلسیس رو میزارم  میرم تو فکر ... با این آهنگ اونقدر ارتباط برقرار می کنم که دلم می خواد از نزدیک خواننده رو ببینم باهم شام بخوریم ،به این فکر میکنم ما بریم خونشون یا اونا بیان یا اصلا بریم رستوران دلم میخواد بدونم...
22 خرداد 1394

سرگرمی مادر و دختر

عروسک های مقوایی و پارچه ایی پرنیان میگه سمت راستیه منم ،الگوی شلوارش رو خودش کشید و برید موهای سمت چپی  و صورت هردورو هم خودش کشید و برید کاردستی متحرک هویج ها میرن تو خاک و در میان   پ ن : اکثر قیچی کاری ها و بریدن ها کار خودشه می تونم کاردستی های خیلی شیک و تر و تمیزی درست کنم اما نمیخوام اعتماد به نفس دخملی پایین بیاد ، بنابراین اجازه داره هرکاری دوست داره بکنه پ ن : عکس مربوط به آخر هفته پیش ، راه ماهشهر به آبادان   ...
20 خرداد 1394